گل من محمد امینگل من محمد امین، تا این لحظه: 18 سال و 1 ماه سن داره

همه وجودم امین جان

مادر

زن بودن کار مشکلیست، مجبوری مانند یک بانو رفتار کنی، همانند یک مرد کار کنی، شبیه یک دختر جوان به نظر برسی و مثل یک خانم مسن فکر کنی! ای بزرگ هنرمندان زمان،‌روزتان مبارک. ...
10 ارديبهشت 1392

این روزها

این روزها امین جون امتحان داره، هم خودش کلافه شده، هم منو بیچاره کرده، خدا نکنه یه روز معلمشون بگه تکلیف به عهده خودتون، دیگه اون روز من بیچاره میشم. دیروز معلمشون گفته بودکه فردا امتحان ریاضی داریم هر چقدر دوست دارید ریاضی بنویسید. امین گفت مامان یه صفحه برام ریاضی بنویس تا من حل کنم، گفتم یه صفحه کمه مامان 5 تا صفحه می نویسم حل کن، گفت تو رو خدا بزار یه روز هم که شده از مشق نوشتن راحت باشم، گفتم پس 2 صفحه می نویسم اگر غلط داشتی به ازاء هر غلط یه صفحه دیگه می نویسم، خلاصه  2 صفحه امتحان 3 تا غلط داشتی اونم به خاطر بی دقتی مثلاً صفر برای 30 نذاشته بودی منم از فرصت استفاده کردم 2 صفحه دیگه با هر کلکی که بود برات نوشتم تو ...
9 ارديبهشت 1392

روز معلم

از پدر گر قالب تن یافتیم            از معلم جان روشن یافتیم «معلمی شغل نیست، هنر است عشق ایثار و فداکاریست»   سپاسگزار معلمی هستم که اندیشیدن را به من آموخت نه اندیشه ها را امروز صبح به امین جون گفتم میخوام بیام مدرسه، گفت نه مامان اگه میشه چند روز دیگه بیا، سریع فهمیدم برای چی میگه نیا، گفتم حتماً حرف زدی میخوای معلمت بهم نگه بعد از اون میخوای تاچند روز آینده ساکت باشی که معلمت بگه پسر خوبیه درسته؟ خندید و گفت از کجا فهمیدی؟ بعد از اینکه امین جون رفت، من هم رفتم بانک یه کارت هدیه خریدم با یه دسته گل و یه جعبه شیرینی رفتم مدرسه، ولی امین جون...
7 ارديبهشت 1392

پسرم همواره به یاد داشته باش

  به جای اینکه به تاریکی دشنام بدهیم بهتر است شمعی بیفروزیم موفق کسی است که با آجرهایی که به سمتش پرتاب میشود بنایی محکم بسازد روز را با خنده شروع کن تا زندگی با خنده در دستانت شکوفا شود پایان دادن به گفتگوهای درون یعنی رسیدن به آرامش اگر به دنبال دوست بی عیب بگردیم هیچ وقت دوستی نخواهیم داشت همواره به یاد داشته باش،موفقیت یک نقطه نیست بلکه جریانی است پیوسته ۹۹ درصد نگرانیهای ما مربوط به مسائلی است که هرگز اتفاق نمی افتند،پس شاد باش اگر میخواهی مانند عقاب پرواز کنی با بوقلمون همراه نشو مالکیت آسمان را به نام کسانی نوشته اند که به زمین دل نبسته اند افکار بزرگ داشته باش،اما از شادیهای کوچک لذت ببر بدبختی ما این حسن ...
2 ارديبهشت 1392

تعطیلات نوروز

روز 27 اسفند آقا امین با آقای پدر رفت آرایشگاه و با موهای مرتب و سشوار کشیده اومد خونه. روز 30 اسفند امین جون رو بردیم آرایشگاه موهاشو مرتب کردیم بعد رفتیم آتلیه عکس گرفتیم. بعد از اینکه اومدیم خونه من هدیه ای رو که براش خریده بودم بهش دادم  (برج تعادل و دو تا CD) خیلی خوشحال شد و تشکر کرد. روز 30 اسفند رفتیم خونه آقاجون بعد از اونجا با خاله مرضیه حرکت کردیم به سمت یزد. آباده که رسیدیم رفتیم رستوران هخامنش شام خوردیم اونجا هم با چند نفر که از لرستان اومده بودند عکس گرفتی برای پروژه ای که باید برای مدرسه تهیه می کردیم. اینجا هم طناز  رو به زور گرفتی که من عکس بگیرم. شب ساعت...
1 ارديبهشت 1392